بازارهای نوظهور

  • 2021-08-6

"بازارهای نوظهور" اصطلاحی است که به اقتصادی اطلاق می شود که رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه می کند و دارای برخی از ویژگی های یک اقتصاد توسعه یافته است. بازارهای نوظهور کشورهایی هستند که از مرحله "توسعه" به مرحله "توسعه یافته" در حال گذار هستند.

Emerging Markets

ویژگی های بازارهای نوظهور

برخی از ویژگی های مشترک بازارهای نوظهور در زیر نشان داده شده است:

1. نوسانات بازار

نوسانات بازار ناشی از بی ثباتی سیاسی, حرکات قیمت خارجی, و/یا شوک عرضه و تقاضا به دلیل بلایای طبیعی. این سرمایه گذاران را در معرض خطر نوسانات نرخ ارز و همچنین عملکرد بازار قرار می دهد.

2. پتانسیل رشد و سرمایه گذاری

بازارهای نوظهور اغلب به دلیل بازده بالای سرمایه گذاری که می توانند فراهم کنند برای سرمایه گذاران خارجی جذاب هستند. در گذار از یک اقتصاد مبتنی بر کشاورزی به یک اقتصاد توسعه یافته, کشورها اغلب نیاز به هجوم زیادی از سرمایه از منابع خارجی به دلیل کمبود سرمایه داخلی.

با استفاده از مزیت رقابتی خود, این کشورها در صادرات کالاهای کم هزینه به کشورهای ثروتمندتر تمرکز, که افزایش رشد تولید ناخالص داخلی, قیمت سهام, و بازده برای سرمایه گذاران.

3. نرخ بالای رشد اقتصادی

دولت های بازارهای نوظهور تمایل دارند سیاست هایی را اجرا کنند که به نفع صنعتی شدن و رشد سریع اقتصادی باشد. چنین سیاست هایی منجر به کاهش بیکاری, درامد یکبار مصرف بالاتر سرانه, سرمایه گذاری بالاتر, و زیرساخت های بهتر. از سوی دیگر کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده و المان و ژاپن به دلیل صنعتی شدن زودهنگام نرخ رشد اقتصادی پایینی را تجربه می کنند.

4. سرانه درامد

بازارهای نوظهور معمولا به دلیل وابستگی به فعالیت های کشاورزی به سرانه ای با متوسط پایین نسبت به سایر کشورها دست می یابند. همانطور که اقتصاد فعالیت های صنعتی و تولیدی را دنبال می کند سرانه با تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد. درامد متوسط پایین تر نیز به عنوان انگیزه ای برای رشد اقتصادی بالاتر عمل می کند.

پنج بازار بزرگ در حال ظهور

برزیل و روسیه و هند و چین و افریقای جنوبی بزرگترین بازارهای نوظهور در جهان هستند. که در 2009, رهبران برزیل, روسیه, هندوستان, و چین با تشکیل یک اجلاس برای ایجاد "بریک," یک انجمن به منظور بهبود روابط سیاسی و تجارت بین بزرگترین بازارهای در حال ظهور ایجاد. افریقای جنوبی گروه "بریک" در پیوست 2010, که سپس دوباره به نام شد "بریکس.”

BRICS

1. برزیل

اقتصاد برزیل به طور نسبی در اوایل دهه 2010 با نرخ 7.5 درصد به سرعت رشد کرد. با توجه به بی ثباتی سیاسی و تحریم های تجاری, با این حال, نرخ رشد کند شد و منفی در شد 2016 (-3.5%). برزیل همچنین در سال های 2003 تا 2014 بهبود قابل توجهی در سطح درامد و کاهش فقر را تجربه کرد اما تغییرات از سال 2015 به دلیل کاهش فعالیت اقتصادی کند بوده است.

اقتصاد برزیل تا حد زیادی تحت تاثیر عدم قطعیت های سیاسی و کاهش هزینه های دولت قرار گرفته است. اما چشم انداز کشور مثبت است. اقتصاد داخلی در سال 2019 0.6 درصد رشد کرد و انتظار می رود که این رشد از طریق بهبود زیرساخت ها و سرمایه گذاری های خارجی همراه با اتکا به کالاهای کشاورزی مانند سویا و قهوه ادامه یابد.

2. روسیه

روسیه در دوره 1999-2008 (قبل از بحران مالی جهانی) رشد چشمگیر تولید ناخالص داخلی خود را تجربه کرد. گذار از کمونیسم به سرمایه داری که از سال 1991 اتفاق افتاده است رشد اقتصادی کشور را از طریق اصلاحات اقتصادی و سیاست تجاری صادرات محور تقویت کرده است.

با این حال, از سال 2014, اقتصاد روسیه شده است منفی با درگیری های سیاسی و تحریم های تجاری که توسط ایالات متحده تحمیل شده است تحت تاثیر قرار, کانادا, ژاپن, و اتحادیه اروپا, همراه با نوسانات در قیمت نفت, که حساب برای نزدیک به 52% از صادرات روسیه. اقتصاد روسیه رشد در نرخ 1.7 درصد در سال 2019 و انتظار می رود به رشد سریع تر اگر جغرافیای سیاسی تنش با شرکای تجاری مانند ایالات متحده و کانادا و ژاپن و اتحادیه اروپا را کاهش دهد.

3. هند

هند پس از لیبرالیزاسیون تجارت و سایر اصلاحات عمده اقتصادی در سال 1991 خود را به عنوان یک بازار نوظهور تثبیت کرد. اقتصاد هند با نرخ نسبتا بالایی به طور پیوسته در حال رشد است. در دهه گذشته به طور متوسط 7.1 درصد بوده است که برخی از نوسانات ناشی از بی ثباتی سیاسی و اصلاحات اقتصادی است.

اساسا رشد اقتصادی بلند مدت هند را می توان به گسترش بخش های تولید و خدمات ناشی از صادرات و سرمایه گذاری خارجی نسبت داد. هند همچنین به دلیل پیشرفت های تکنولوژیکی و اصلاحات تحصیلی دستاوردهای سرمایه و بهره وری نیروی کار را تجربه می کند. در حال حاضر هند به همراه چین یکی از بزرگترین بازارهای نوظهور است.

4. چین

اقتصاد چین از زمان تصویب لیبرالیزاسیون تجاری و اصلاحات اقتصادی در سال 1978 میانگین نرخ رشد 10 درصدی را ثبت کرده است. رشد اقتصادی چین شده است هزینه های دولت رو, گسترش بخش تولید خود, و صادرات (به طور خاص تجهیزات الکترونیکی).

با این حال سرانه کشور هنوز پایین است. اگرچه تنها 3.3 درصد از جمعیت چین زیر خط فقر زندگی می کنند اما 30 درصد از جمعیت زیر 5.50 دلار در روز زندگی می کنند. با این حال, به عنوان دولت چین با تمرکز بر افزایش تولید ناخالص داخلی از طریق مصرف, عواید یکبار مصرف به احتمال زیاد افزایش می یابد, که منجر به رشد اقتصادی پایدار.

5. افریقای جنوبی

افریقای جنوبی در سال 2010 پس از رشد منفی تولید ناخالص داخلی در سال 2009 پس از بحران مالی جهانی 2008 (-3 درصد) وارد انجمن بریکس شد. پس از بحران مالی دولت افریقای جنوبی تعدادی از سیاست ها را برای افزایش تولید ناخالص داخلی از طریق هزینه ها و مصرف دولت اجرا کرد. رشد اقتصادی در 2010-12 قبل از کاهش سرعت در 2012-16 و دوباره در 2017 افزایش یافت.

صادرات افریقای جنوبی عمدتا از کالاهای معدنی تشکیل شده است. بنابراین حجم صادرات به قیمت کالاها بستگی دارد که بسیار بی ثبات هستند. نوسانات حجم صادرات بخشی از تغییرات رشد تولید ناخالص داخلی در چند سال گذشته را توضیح می دهد.

اگرچه سرانه تولید ناخالص داخلی افریقای جنوبی با گذشت زمان افزایش یافته است اما نرخ بیکاری نیز تا سال 2019 29 درصد بوده است. سطوح بالای بیکاری و جرم مانع رشد اقتصاد و پتانسیل سرمایه گذاری شده است و موضوعاتی است که باید از طریق اصلاحات سیاسی مورد توجه قرار گیرد.

خوانش های مرتبط

برنامه صدور گواهینامه است که برای کمک به هر کسی که به یک تحلیلگر مالی در سطح جهانی تبدیل شود طراحی شده است. برای ادامه پیشرفت شغلی خود, منابع مالی اضافی زیر مفید خواهد بود:

صدور گواهینامه تحلیلگر مالی

تبدیل شدن به یک تحلیلگر معتبر مدلسازی مالی و ارزشیابی ® با تکمیل کلاسهای مدلسازی مالی صندوق بینالمللی پول!

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.