در سالهای اخیر ، با توسعه سریع فناوری اینترنت ، ادغام اقتصاد پلتفرم و تجارت الکترونیکی به یک الگوی تجاری محبوب تبدیل شده است. سیستم عامل های دو طرفه تأثیر خاصی در فروش ، تجربه مشتری و راندمان معاملات هر دو طرف دارند. در وضعیت شدید فعلی ناشی از بیماری همه گیر Coronavirus ، هر دو بستر سنتی بازار یک جانبه و پلت فرم بازار دو طرفه در حال ظهور نیاز فوری به تغییر در حالت عملکرد برای کاهش هزینه بازاریابی دارند. این مقاله با الهام از همکاری بین میتوان ، یک سکوی دو طرفه و WeChat ، یک بستر رسانه های اجتماعی ، تصمیمات مقیاس پذیر پلت فرم دو طرفه را در مورد زمان همکاری و چگونگی بهینه سازی تصمیمات قیمت گذاری و سرمایه گذاری بررسی می کند. ما تجزیه و تحلیل می کنیم که چگونه پلت فرم دو طرفه با در نظر گرفتن تغییرات بیرونی شبکه از همکاری با بستر شبکه های اجتماعی تصمیم می گیرد. در مقایسه با سناریوی عدم همکاری ، ما شرایطی را استخراج می کنیم که در آن همکاری پلتفرم می تواند تقاضا را افزایش داده و سود سیستم عامل ها را افزایش دهد و تجزیه و تحلیل کنیم که چگونه همکاری بر استراتژی های بهینه قیمت گذاری تأثیر می گذارد. ما می دانیم که این همکاری منجر به تقاضای بیشتر و سود کل بالاتری می شود ، اما ممکن است منجر به افزایش قیمت ثبت نام برای کاربران پلتفرم شود. علاوه بر این ، ما چارچوب چانه زنی NASH را اتخاذ می کنیم و پارامترهای قدرت چانه زنی پلتفرم را برای به دست آوردن استراتژی بهینه همکاری و به اشتراک گذاری معرفی می کنیم. سرانجام ، ما نشان می دهیم که چگونه می توان استراتژی سرمایه گذاری پلت فرم دو طرفه را تحت همکاری پلتفرم تنظیم کرد.
روی نسخه خطی کار می کنید؟
معرفی
با توسعه سریع فناوری شبکه ، ترکیبی از اینترنت و صنایع سنتی به سرعت عمیق تر می شود. پدیده "اقتصاد پلتفرم" به تدریج پدیدار شده است ، و به سرعت در صنایع تولیدی و زندگی مردم در همه جا ادغام شده است ، مانند سکوی خرید آنلاین ، بستر رسانه های اجتماعی ، بستر خدمات زندگی ، پرداخت شخص ثالث و بستر اشتراک گذاری2016 ؛ تیان و جیانگ 2018 ؛ ژائو و چن 2019 ؛ پی و همکاران 2021). اقتصاد پلتفرم به روشی جدید بر ارائه دهنده کالاها/ارائه دهندگان خدمات و مصرف کنندگان تأثیر می گذارد. این سیستم عامل ها محصولات تولید نمی کنند ، اما می توانند معاملات بین عرضه و تقاضای دو یا چند طرف را تسهیل کنند و با شارژ هزینه های مناسب یا کسب تفاوت ، درآمد کسب کنند. بازار دو طرفه نوعی بازار واسطه ای با اثر شبکه غیرمستقیم است و در چنین بازاری ، ابزار یک گروه از کاربران (یا نمایندگان) تحت تأثیر گروه دیگری از کاربران قرار خواهد گرفت. تعداد کاربران یک طرف بر تعداد کاربران و حجم معاملات از طرف دیگر تأثیر می گذارد (آرمسترانگ 2006 ؛ چلاپا و موکرجی 2021). برای سیستم عامل های دو طرفه معمولی ، مانند Uber و Airbnb ، هنگامی که صاحبان اتومبیل و سهامداران خانه بیشتر به این سکو می پیوندند ، ابزار گروه مشتری بهبود می یابد. دو مجموعه از کاربران برای دستیابی به سود خود از طریق چنین سیستم عامل های واسطه ای تعامل دارند (Rysman 2009 ؛ Bernstein et al. 2020). در این زمینه ، بازار دو طرفه می تواند به عنوان بیرونی شبکه های متقاطع ضبط شود (آرمسترانگ 2006 ؛ هاگیو و هالبوردا 2014 ؛ کونگ و ژونگ 2017 ؛ دو و همکاران 2018). در همین حال ، با توسعه فناوری اینترنت موبایل ، شبکه های اجتماعی شروع به تأثیرگذاری بر زندگی افراد از انتشار اطلاعات ، مصرف و جنبه های دیگر می کند. ظهور فیس بوک ، WeChat و سایر سیستم عامل ها با ویژگی های اجتماعی اکوسیستم جدیدی از رسانه های اجتماعی را در دوران اینترنت موبایل تشکیل می دهد. وجود یک بستر دو طرفه می تواند اطلاعات مربوط به معاملات ، امنیت تجاری و خدمات را که هر دو طرف به آن احتیاج دارند ، خریداران و فروشندگان را در اختیار خریداران و فروشندگان قرار دهد (آتوی و همکاران 2018 ؛ یونگ و همکاران 2019). در حالی که سیستم عامل های رسانه های اجتماعی تمایل به برجسته در ترافیک شبکه و نشاط کاربر دارند و در نتیجه اتصالات TIGHER بین مصرف کنندگان ایجاد می شود (هوانگ و همکاران 2019 ؛ Uratnik 2016). آیا این دو نوع سیستم عامل می توانند از نقاط قوت مربوطه برای همکاری استفاده کنند و آیا این همکاری مزایای کلی را به همراه خواهد داشت؟
این مقاله با الهام از همکاری بین میتوان ، یک سکوی دو طرفه و WeChat ، یک بستر رسانه های اجتماعی ، بررسی می کند که این پلت فرم دو طرفه باید همکاری با بستر شبکه های اجتماعی و نحوه بهینه سازی تصمیمات مربوط به قیمت گذاری و سرمایه گذاری خود را انتخاب کند. مشابه این مورد ، Airbnb عملکرد اتصال به شبکه اجتماعی را باز کرده است و به کاربران امکان دسترسی به حساب های فیس بوک خود را می دهد. پاورقی 1 کاربران می توانند برداشت خود را از مصرف در یک بستر رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و تبادل کنند (آداموپولوس و همکاران 2018 ؛ مارتینز-لوپز و همکاران 2020) ، که تأثیر مثبتی در تقویت درک مصرف کنندگان بالقوه از محصولات یا خدمات این کشور داردفروشندگان در سکوی دو طرفه. شایان ذکر است که ادغام بستر شبکه های اجتماعی نه تنها بر تصمیم عملکرد پلت فرم دو طرفه از نظر قدرت شبکه متقاطع تأثیر می گذارد ، بلکه از نظر کسب سود هر دو سیستم عامل را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. این چالش هایی را برای تصمیم گیرندگان به وجود می آورد. با این حال ، تأثیرات تأثیرات رسانه های اجتماعی بر تصمیمات عملیاتی یک پلتفرم دو طرفه معمولی ، مانند استراتژی های قیمت گذاری و سطح سرمایه گذاری ، مورد توجه کمی قرار گرفته است. بنابراین ، ما سوالات زیر را مطرح می کنیم.
تأثیر قیمت های بهینه تحت همکاری با سیستم عامل ها چیست؟آیا سرمایه گذاری ارزشمند است زیرا پلت فرم رسانه های اجتماعی شخص ثالث بیرونی اضافی به ارمغان می آورد؟
چه زمانی می تواند همکاری سیستم عامل ها سود این پلتفرم دو طرفه را بهبود بخشد؟چگونه می توان دو نوع سیستم عامل افزایش سود (در صورت وجود) را به اشتراک گذاشت؟
در این مقاله ، ما یک مدل بهینه سازی تصمیم گیری را برای یک بستر دو طرفه برای بررسی قیمت گذاری و سایر تصمیم گیری ها در صورت همکاری با یک بستر رسانه های اجتماعی ایجاد می کنیم. با حل تصمیمات بهینه قیمت گذاری از سکوی دو طرفه تحت این همکاری ، دریافتیم که این همکاری منجر به تقاضای بیشتر و سود کل بالاتر می شود ، اما ممکن است در هر دو انتهای پلت فرم دو طرفه به قیمت های بالاتر برای کاربران منجر شود. سپس ، با توجه به چانه زنی سود ، با مقایسه با سناریوی عدم همکاری ، شرایطی را که تحت آن همکاری سیستم عامل ها حفظ می شود ، استخراج می کنیم. طرح تقسیم سود مذاکره NASH ارائه شده است. برای تصمیمات سرمایه گذاری پلت فرم دو طرفه ، ما نشان می دهیم که تحت همکاری پلتفرم ، هنگامی که هزینه کارآیی سرمایه گذاری به اندازه کافی کم است ، لازم نیست سرمایه گذاری بر روی مصرف کنندگان باشد. به بهترین دانش ما ، رویکرد تصمیم گیری و طراحی یک طرح هماهنگی تحت همکاری یک سکوی دو طرفه و یک بستر اجتماعی قبلاً مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله با هدف پر کردن این شکاف با درج پیشرفت خارجی که توسط همکاری سیستم عامل ها و بهینه سازی تصمیمات پلتفرم با در نظر گرفتن محدودیت مشارکت پلت فرم دو طرفه انجام شده است. کار ما همچنین تصمیم گیری در مورد یک سکوی سنتی دو طرفه را گسترش می دهد. این موضوع نزدیک به عمل نوظهور در دوره رسانه های اجتماعی است و سهم جدیدی در ادبیات مربوط به مدیریت عملیات پلت فرم دارد. این یافته ها با نشان دادن نحوه استفاده از همکاری برای افزایش سود خود ، برای مدیران چنین سیستم عامل هایی آموزنده است.
بقیه این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 ادبیات مرتبط را بررسی می کند. بخش 3 توضیحات مسئله را ارائه می دهد و مدلهای ریاضی را توسعه می دهد. از طریق مطالعات تحلیلی ، ما نتایج تعادل را تحت همکاری پلتفرم به دست می آوریم و نتایج را با یک سناریوی معیار مقایسه می کنیم. در فرقه4 ، ما یک چارچوب مذاکره NASH را برای هماهنگی همکاری اتخاذ می کنیم. در فرقه5 ، ما شرایطی را که در آن لازم است یا غیر ضروری برای سرمایه گذاری برای سکوی دو طرفه است ، استخراج می کنیم. سرانجام ، اظهارات نتیجه گیری در فرقه خلاصه می شود. 6
بررسی ادبیات
در این بخش ، ما روی دو جریان ادبیات تمرکز می کنیم: (1) تحقیقات عملیاتی در بازار دو طرفه و (2) تأثیرات بیرونی شبکه پلت فرم رسانه های اجتماعی بر تصمیم گیری. موضوع اول (بخش 2. 1) نشان دهنده رابطه بین این کار و مطالعات قبلی در بازارهای دو طرفه است. موضوع دوم (فرقه 2. 2) به تقویت خارجی های ناشی از سیستم عامل های رسانه های اجتماعی اشاره می کند ، که از فرضیات اصلی ما پشتیبانی می کند.
تحقیقات عملیاتی در بازار دو طرفه
پلت فرم دو طرفه مدل تجاری خاص خود را دارد. روچت و تیرول (2003) خاطرنشان كردند كه پلت فرم دو طرفه باید به الگوی كسب و كار خود توجه كند ، یعنی نحوه هماهنگی همه طرفین ضمن سود كلی. آنها یک مدل رقابت پلتفرم را با بازار دو طرفه تنظیم کردند تا عوامل تعیین کننده توزیع قیمت و درآمد کاربر نهایی را در ساختارهای مختلف حاکمیتی (بستر حداکثر سود و شرکتهای مشترک غیرانتفاعی) آشکار کنند. آرمسترانگ (2006) مدلهای بازاریابی دو طرفه را تحت انحصار و رقابت ساخت و به عوامل تعیین کننده قیمت تعادل از جمله بازار متقاطع ، یعنی اثر شبکه ، ساختار هزینه و اینکه عامل مجرد است یا چند. هاگیو و هالبوردا (2014) تأثیر سطوح مختلف اطلاعات را بر سود سیستم عامل های دو طرفه تحت شرایط انحصار و رقابت بررسی کردند. آنها دریافتند که سیستم عامل هایی با قدرت بازار بیشتر (انحصار) تمایل دارند با کاربران آگاه تر روبرو شوند. در مقابل ، سیستم عامل هایی با قدرت کمتری در بازار (یعنی با رقابت شدیدتر روبرو هستند) ترجیح مخالف دارند: وقتی کاربران اطلاعات کمتری دارند ، سود بالاتری کسب می کنند.
سیستم عامل های دو طرفه دو گروه کاربر مختلف را به هم متصل می کنند ، و از طریق تعامل یا معامله بین دو گروه کاربر ، سود/مازاد ایجاد می کنند (Schiff 2007 ؛ Hagiu and Spulber 2013 ؛ Dou et al. 2018 ؛ Chellappa and Mukherjee 2021). اندرسون و همکاران.(2014) یک مدل استراتژیک برای مطالعه تجارت بین سرمایه گذاری در عملکرد پلتفرم بالا و کاهش سرمایه گذاری ایجاد کرد. نتایج نشان داد ، برخلاف دیدگاه سنتی بازار "برنده همه" ، مقدار زیادی از سرمایه گذاری در عملکرد اصلی این پلتفرم همیشه یک مزیت رقابتی ایجاد نمی کند. با توجه به خارجی بودن شبکه در سراسر بازار ، سیستم عامل های دو طرفه می توانند با سرمایه گذاری بر روی خدمات ارزش افزوده (VASS) برای کاربران ، بر تقاضا و سود تأثیر بگذارند. دو و همکاران.(2016) استراتژی های سرمایه گذاری و قیمت گذاری یک جانبه سیستم عامل های دو طرفه را مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد وقتی هزینه سرمایه گذاری حاشیه ای پایین تر از یک ارزش بحرانی خاص است ، سرمایه گذاری در حداکثر سطح بهینه است و وقتی هزینه سرمایه گذاری حاشیه ای بالاتر از ارزش بحرانی باشد ، کاهش سرمایه گذاری بهینه است. با توسعه فناوری تجارت الکترونیکی ، خدمات آنلاین و آفلاین (O2O) به زندگی و مصرف روزمره ما نفوذ کرده اند. کونگ و ژونگ (2017) قیمت های بهینه سیستم عامل های دو طرفه را تحت استراتژی های مختلف قیمت گذاری ، عمدتاً شامل قیمت گذاری مبتنی بر عضو ، قیمت گذاری مبتنی بر معامله و یارانه های متقابل مطالعه کردند. نتایج نشان داد که این سه استراتژی می توانند به همان تعداد خریداران ، مصرف کنندگان و سود تعادل برقرار کنند. وانگ و همکاران به عنوان نمونه بازار اجاره تاکسی.(2017b) تأثیر مقررات دولت بر رقابت در بازار دو طرفه را که توسط بیرونی شبکه در دوره O2O مشخص می شود ، تجزیه و تحلیل کرد. آنها دریافتند که تأثیر تعدیل قیمت تا حد زیادی به اندازه نسبی بیرونی شبکه هر دو طرف بستگی دارد. در بسیاری از موارد ، ارائه دهندگان پلتفرم برای سرمایه گذاری بیشتر مصرف کنندگان باید سرمایه گذاری زیادی کنند.
بیرونی شبکه بستر رسانه های اجتماعی
مصرف کنندگان اغلب قبل از تصمیم گیری در مورد مصرف خود به ارزیابی سایر مصرف کنندگان مراجعه می کنند (Boonlong و Wongsurawat 2015). لی و وو (2014) دریافتند که وقتی اطلاعات محصول از طریق رسانه های اجتماعی منتقل می شود ، کلمه دهان (WOM) می تواند محبوبیت محصول را بهبود بخشد ، مستقیماً تقاضا را افزایش داده و سیگنال های با کیفیت موجود مانند فروش گذشته را افزایش دهد. در دوره اقتصاد شبکه ، بستر رسانه های اجتماعی مکان مهمی برای تبادل تجربه مصرف است (آداموپولوس و همکاران 2018) ، و نقش مهمی در تصمیم گیری مصرف کنندگان دارد. آداموپولوس و همکاران.(2018) دریافت که WOM نقش مهمی در شکل دادن به رفتار و ترجیحات مصرف کننده ایفا می کند. تحقیقات آنها نشان داد که کاربران آسان ، جدی و باز در رسانه های اجتماعی ارتباطات مؤثرتر WOM هستند. در مورد معرفی محصولات سبز ، هونگ و همکاران.(2020) نشان داد كه در شرایط خاص ، WOM هیچ تاثیری در استراتژی های قیمت گذاری محصولات سبز و محصولات سنتی ندارد ، اما تأثیر قابل توجهی در سهم بازار هر دو محصول دارد.
به عنوان ابزاری برای ارتباطی ، بستر رسانه های اجتماعی تا حد زیادی بر ترجیحات مصرف کنندگان و رفتارهای احتمالی خرید تأثیر می گذارد. نادیم و همکاران.(2015) دریافت که اعتماد مصرف کنندگان به خرده فروشان الکترونیکی مستقیماً تحت تأثیر قصد مصرف کنندگان برای استفاده از فیس بوک برای خرید و کیفیت خدمات ارائه شده توسط وب سایت قرار گرفته است. علاوه بر این ، توصیه های همسالان به طور مستقیم بر نتایج خرید تأثیر می گذارد ، و در مقایسه با نگرش های خرید زنان ، زنان ، احتمالاً تحت تأثیر توصیه های همسالان قرار می گیرد. سارما و همکاران.(2018) رابطه بین نوآوری مشتری ، نگرش رسانه های اجتماعی نسبت به نوآوری خدمات خلاق ، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده را مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که محرک های اصلی قصد ایجاد مشترک برای رسانه های اجتماعی به عنوان بستری برای نوآوری خدمات ارزشمند هستند. Gruner and Power (2018) دریافتند که طیف گسترده ای از سرمایه گذاری در رسانه های اجتماعی برای بازاریابی شرکت مساعد نیست. برعکس ، تمرکز بر روی یک بستر خاص رسانه های اجتماعی به شرکت کمک می کند تا یک رابطه سازمانی موفق ایجاد کند. مارتینز-لوپز و همکاران.(2020) خاطرنشان کرد: ادغام بین سیستم عامل های کلیدی رسانه های اجتماعی و وب سایت های تجاری خارجی می تواند یک مسیر خرید یکپارچه و یکپارچه را برای مصرف کنندگان (کاربران پلتفرم) فراهم کند و موقعیت ارزش سیستم عامل های رسانه های اجتماعی را در اکوسیستم فعلی افزایش دهد.
شکافهای تحقیقاتی
با توجه به تمام تحقیقات فوق در مورد تبلیغ محصولات سبز ، کار ما شکاف های زیر را در ادبیات پر می کند:
در ادبیات موجود در مورد بازارهای دو طرفه ، می توان دریافت که بیشتر تحقیقات بر روی عملیات پلتفرم مانند قیمت گذاری هزینه ثبت نام متمرکز است. در سیستم عامل های گسترده رسانه های اجتماعی امروز ، رفتار مصرف کنندگان نه تنها تحت تأثیر خود سیستم عامل های دو طرفه بلکه در زمینه رسانه های اجتماعی نیز تحت تأثیر قرار می گیرد.
هنگامی که سیستم عامل های دو طرفه با سیستم عامل های رسانه های اجتماعی همکاری می کنند ، که توسط بیرونی پلت فرم رسانه های اجتماعی به وجود آمده است ، در تصمیمات عملیاتی مانند قیمت گذاری کاربر ، اشتراک درآمد و تصمیم گیری های مربوط به سرمایه گذاری در سیستم عامل چالش هایی را ایجاد می کند. ادبیات موجود چگونه برای ادغام رسانه های اجتماعی در استراتژی بازاریابی محصول ، استراتژی جدید انتشار و استخدام محصول (Avinash 2017 ؛ Gruner et al. 2019 ؛ Villeda 2019) مطالعه کرده است ، و به بهترین دانش ما ، مقاله ما اولین کسی است که مطالعه می کندتصمیم گیری برای یک سکوی دو طرفه که با یک بستر رسانه های اجتماعی همکاری می کند.
مدل
توصیف مدل
Suppose there is a monopolistic two-sided platform ( \(L_1\) ) in the market. Platform \(L_1\) connects two types of users (buyers b and sellers s ) with different demands. The platform provides a series of services such as trading information disclosure, product advertising and promotion, and click promotion to buyers and sellers in the market. To make profit, the platform respectively charges the users with registration fees, i.e., \(p_b\) and \(p_s\) . In addition, there exists a positive cross network externality between the two groups of users. The primary externalities are denoted by \(\mu _b\) and \(\mu _s\) ( \(\mu _i>0 ، i = b ، s \)).\ (\ mu _b n_s \) سود خارجی است که توسط خریدار از واحد کاربر افزایش فروشنده روی سیستم عامل به دست می آید ، و \ (\ mu _s n_b \) سود خارجی است که توسط فروشنده از کاربر افزایش می یابدخریدار روی سکو. در اینجا ، \ (n_i \) (\ (i = b ، s \)) تعداد کاربرانی است که در واقع در سیستم عامل شرکت می کنند. این فرض حاکی از آن است که ابزار خارجی کاربران یک طرف با تعداد کاربران در انتهای دیگر سیستم عامل مرتبط است. به عنوان مثال ، اگر تعداد قابل توجهی از ارائه دهندگان خدمات در این سکو موجود باشد ، مصرف کنندگان شانس بیشتری برای دریافت خدمات رضایت بخش خواهند داشت و از این رو می توان کاربرد مصرف کنندگان را بهبود بخشید. فرضیات مشابهی را می توان در کارهای قبلی یافت (اندرسون و همکاران 2014 ؛ دو و همکاران 2016 ؛ Chellappa و Mukherjee 2021).
When the two-sided platform choose to cooperate with a third party social media platform (denoted by \(L_2\) ), the introduction of platform \(L_2\) will enhance the network externality of consumers to sellers. Figure 1 provides a graphical explanation. We use parameter f ( \(f>1\)) برای نشان دادن افزایش خارجی ناشی از همکاری پلتفرم ها (Li و Wu 2014؛ Adamopoulos et al. 2018) و \(f\mu _b n_s\) منفعت خارجی است که خریدار از واحد به دست می آورد. افزایش کاربر فروشنده در پلتفرمبرای سادگی، کاربرد رزرو دو گروه در استفاده از پلتفرم را برابر با v فرض میکنیم. ما از \(x_i، i=b، s\) استفاده می کنیم تا ارزیابی خدمات پلتفرم ارائه شده برای دو نوع کاربر را به تصویر بکشیم. سپس، سود خالص خریداران و فروشندگان به صورت \(U_b=f \mu _b n_s-p_b+v x_b\) و \(U_s=n_b \mu _s-p_s+v x_s\) داده می شود. منطقی است که فرض کنیم کاربران تنها در صورتی در پلتفرم شرکت خواهند کرد که ابزارهای خالص آنها غیرمنفی باشد، یعنی \(U_i\ge 0, i=b, s\) .
همکاری بین پلتفرم دو طرفه \(L_1\) و پلتفرم رسانه اجتماعی \(L_2\)
In order to increase the participation utility to attract more users to participate in the platform, two-sided platforms often adopt investment strategies to provide better services or technical support (Athey et al. 2018; Li et al. 2020). For example, a sharing platform might adopt a unilateral investment strategy to invest in the buyer. If the investment level is x , then the consumer obtain a utility of \(U_b=f \mu _b n_s-p_b+v x_b+\gamma x\) . The buyers’ utility will be increased by the platform’s investment. Parameter \(\gamma (\gamma >0)\) نشان دهنده حساسیت سرمایه گذاری روی مطلوبیت مصرف کننده است. ما توضیحات مربوط به نشانه گذاری را در جدول 1 خلاصه می کنیم. در ادامه مقاله، از زیرنویس "TS" برای بیان حالت زمانی که دو پلت فرم با هم همکاری می کنند، و از زیر "TS, I" برای نشان دادن حالتی که دو پلت فرم با یکدیگر همکاری می کنند و پلت فرم \ استفاده می کنیم.(L_1\) روی مصرف کنندگان سرمایه گذاری می کند.
تعادل و تجزیه و تحلیل
در این بخش ابتدا تصمیمات قیمت گذاری بهینه پلتفرم دو طرفه \(L_1\) را با همکاری پلتفرم رسانه اجتماعی \(L_2\) حل می کنیم. سپس، در مقایسه با سناریوی معیار (بدون همکاری)، اثرات همکاری پلت فرم بر قیمت، تقاضا و سود را تحلیل میکنیم. علاوه بر این، ما شرایطی را استخراج می کنیم که تحت آن پلت فرم دو طرفه مایل/داوطلبانه با پلتفرم رسانه اجتماعی شخص ثالث همکاری می کند. پلتفرم دو طرفه برای به حداکثر رساندن سود نیاز به ایجاد قیمت های بهینه دارد و دو گروه از کاربران با توجه به ابزار به دست آمده تصمیم می گیرند که آیا در تراکنش پلت فرم شرکت کنند یا خیر. ابتدا خواسته های دو طرف را به صورت زیر استخراج می کنیم: \(n_s=Pr (U_s\ge 0)=M_s \left(1-\frac