بیاموزید که تجزیه و تحلیل فنی و تجزیه و تحلیل اساسی چیست و چگونه می توان از آنها برای تصمیم گیری در تجارت استفاده کرد.
آخرین به روز شده: 3 دسامبر 2022 توسط هیو کیمورا
2 روش اصلی برای تجزیه و تحلیل بازارها وجود دارد: تجزیه و تحلیل فنی و تجزیه و تحلیل اساسی.
تجزیه و تحلیل فنی از نمودار قیمت تاریخی یک بازار برای پیش بینی حرکت قیمت آینده استفاده می کند. تجزیه و تحلیل اساسی به ویژگی های اساسی بازار مانند اخبار ، ترازنامه ها و سایر گزارش های مالی می پردازد.
از کدام یک باید استفاده کنید؟یا باید از هر دو استفاده کنید؟
بیایید به جزئیات هر نوع تجزیه و تحلیل ، مزایا و نقاط ضعف هر یک بپردازیم و چگونه بفهمیم چه چیزی باید استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل فنی
تجزیه و تحلیل فنی اساساً مطالعه الگوهای در نمودارهای قیمت است.
اعتقاد اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که رفتارهای همه شرکت کنندگان در یک بازار تجارت را می توان در نمودارهای قیمت مشاهده کرد.
انواع مختلفی از تجزیه و تحلیل فنی وجود دارد ، اما در اینجا دو روش متداول وجود دارد.
نمونه های تجزیه و تحلیل فنی
حمایت و مقاومت
انواع مختلفی از تجزیه و تحلیل فنی وجود دارد ، اما یکی از تکنیک های متداول پشتیبانی و مقاومت است.
پشتیبانی و مقاومت سطحی است که قیمت در گذشته تغییر می کند و می تواند منطقه ای باشد که قیمت در آینده واکنش نشان می دهد.
پشتیبانی یک "کف" است که در آن قیمت می تواند چرخانده شود و شروع به عقب نشینی کند.
در اینجا نمونه ای از سطح پشتیبانی وجود دارد که قبل از بالاتر رفتن ، قیمت چندین بار از پشتیبانی خارج می شود.
بدیهی است که قیمت همیشه از سطح پشتیبانی دور نمی شود. اگر سطح پشتیبانی نباشد ، احتمالاً قیمت پایین تر می شود.
در این مثال ، قیمت در ابتدا از سطح پشتیبانی خارج شد ، اما سطح شکسته شد و قیمت آن پایین تر شد.
این مفهوم همچنین برای مقاومت کار می کند ، که یک سطح بالاتر از عملکرد قیمت فعلی است که احتمالاً قیمت آن گزاف گویی و پایین آمدن است.
در اینجا نمونه ای از مقاومت در نمودار GBPJPY آورده شده است.
قیمت هر بار که به سطح می رسید پایین می آمد.
باز هم ، این همیشه اتفاق نمی افتد. اما اگر قیمت قبل از آن واکنش نشان دهد ، به احتمال زیاد در آینده دوباره به آن واکنش نشان می دهد.
اگرچه این سطح پشتیبانی و مقاومت به عنوان خطوط ترسیم شده است ، اما بیشتر شبیه مناطق هستند. آنها بین طیف وسیعی از قیمت ها وجود دارند ، نه با یک قیمت خاص.
در اینجا به نظر می رسد در یک نمودار.
به نظر من ترسیم یک خط آسان تر است ، اما به خاطر داشته باشید که قیمت دقیقاً به یک خط تبدیل نمی شود.
بهترین سطح پشتیبانی و مقاومت مناطقی در نمودار است که در آن حرکت قوی به دور از منطقه وجود داشته است.
بنابراین بر روی شمع ها ، یا شمع های بزرگ پر شده ، ویک های بزرگی را خواهید دید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی دستیابی به درستی سطح پشتیبانی و مقاومت ، این آموزش را بخوانید.
میانگین حرکت
روش تحلیل فنی دیگر استفاده از شاخص ها است.
این نمودارهایی هستند که در یک نمودار پوشانده شده و با انجام محاسبات ریاضی بر روی قیمت و/یا حجم معاملات ایجاد می شوند.
یکی از محبوب ترین شاخص ها میانگین متحرک است.
میانگین متحرک مورد علاقه من میانگین متحرک نمایی است.
میانگین حرکت به بازرگانان کمک می کند تا روند را بهتر تجسم کنند و نشان دهند که عملکرد قیمت فعلی با عملکرد قیمت که در گذشته اتفاق افتاده است ارتباط دارد.
میانگین متحرک محبوب 200 میانگین متحرک ساده (SMA) است.
در اینجا نمونه ای از 200 SMA در نمودار GBPUSD آورده شده است.
همانطور که مشاهده می کنید ، این جفت ارز در یک روند نزولی شدید قرار دارد زیرا این راه پایین تر از میانگین متحرک است.
این اطلاعات مفید است زیرا به معامله گران سرنخ می دهد که قیمت آن می تواند در مرحله بعدی قرار بگیرد.
به طور کلی، زمانی که قیمت زیر 200 SMA باشد، ضعیف است، بنابراین احتمال کاهش آن بیشتر است. اگر بالاتر از SMA 200 باشد، احتمال افزایش آن بیشتر است.
بدیهی است که قیمت نمی تواند برای همیشه بالا یا پایین برود.
اما در نهایت، قیمت به اندازه‌ای معکوس یا کند می‌شود که میانگین متحرک به آن برسد و قیمت بالاتر از میانگین متحرک بسته شود.
این می تواند نشان دهد که روند نزولی به پایان رسیده است و اکنون تمایلی به سمت طولانی وجود دارد.
مزایای تجزیه و تحلیل فنی
معامله گران تحلیل تکنیکال را دوست دارند زیرا می توانند روی نمودار تمرکز کنند و نگران نباشند که چقدر عوامل اساسی را در تصمیمات معاملاتی خود وزن کنند.
بیایید به عنوان مثال به معاملات آتی کالای کاکائو نگاه کنیم.
اگر از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنید، می توانید بازار کاکائو را با نگاهی به موارد زیر تحلیل کنید:
- آب و هوا در کشورهای تولید کننده کاکائو
- هر کشور چقدر تولید می کند
- هر کشور چقدر کاشته است
- هزینه حمل کاکائو
- مالیات بر کاکائو
- شرکت های کاکائو چقدر می خرند
- و بیشتر
بنابراین با توجه به همه عوامل اساسی که به طور بالقوه می توانند بر قیمت کاکائو تأثیر بگذارند، روی کدام یک تمرکز می کنید؟
آیا آب و هوا از همه مهمتر است؟
آیا باید بیشتر روی تولید کاکائو تمرکز کنید؟
دانستن آن سخت است
اما اگر به تنهایی از تحلیل تکنیکال استفاده می کنید، فقط باید به نمودار نگاه کنید و استراتژی معاملاتی تکنیکال خود را دنبال کنید.
روش معامله ساده است.
هر بار که میانگین های متحرک از بین می روند، یک معامله انجام دهید.
تحلیل بنیادی لازم نیست
معامله گران دیگر استفاده از اندیکاتور RSI را دوست دارند.
بسیاری از استراتژی های تجاری مختلف فنی وجود دارد.
یکی را پیدا کنید که با معیارهای ریسک/پاداش شما مطابقت داشته باشد و برای اطمینان از کارکرد آن، آن را پس‌آزمایش کنید.
این یکی دیگر از مزایای بزرگ تحلیل تکنیکال است. می‌توانید استراتژی‌های معاملاتی را پس‌آزمایش کنید تا ببینید در گذشته چگونه عمل می‌کردند.
معایب تحلیل تکنیکال
بزرگترین نقطه ضعف تحلیل تکنیکال این است که هنگام تصمیم گیری در مورد معاملات، عوامل اساسی را در نظر نمی گیرد.
بنابراین ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که تحلیل تکنیکال به تنهایی می تواند خوب به نظر برسد، اما تحلیل بنیادی معامله را به طور کامل رد می کند.
به عنوان مثال، شرکت هایی هستند که هر ساله یک تن پول از دست می دهند، اما نمودار ظاهری خوبی دارند.
اگر فقط از تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در معاملات استفاده می کردید، فقط نیمی از تصویر را مشاهده می کردید.
شما ممکن است سهام را تنها بر اساس مشخصات فنی خریداری کنید.
اما اگر اصول را مطالعه می کردید، مشخص می شد که خرید خوبی نبوده یا باید یک معامله بسیار کوتاه مدت می بود.
حالا انصافاً، شما هنوز هم می توانید تنها با نگاه کردن به نمودار درآمد کسب کنید.
با این حال، زمانی که شما اصول بنیادین پشت حرکت قیمت را نمی‌دانید، ماندن در یک معامله نیز می‌تواند سخت‌تر باشد، زیرا نمی‌دانید که سوگیری طولانی یا کوتاه وجود دارد.
همچنین می توانید با تغییر در ویژگی های اساسی یک شرکت، کالا یا پروژه ارز دیجیتال غافلگیر شوید.
تحلیل بنیادی
نوع دیگر تحلیل بازار، تحلیل بنیادی است.
این زمانی است که معامله گران گزارش ها، آمار و عوامل خارج از نمودار قیمت را برای تصمیم گیری در مورد معاملات بررسی می کنند.
تجزیه و تحلیل این نقاط داده می تواند به معامله گران سرنخ هایی بدهد که قیمت بعدی به کجا خواهد رفت.
مزایای تحلیل بنیادی
تجزیه و تحلیل بنیادی به شما کمک می کند تا بفهمید پشت صحنه یک شرکت، پروژه یا در یک بازار خاص چه می گذرد.
معامله گرانی که از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند موارد زیر را بررسی می کنند:
- ترازنامه ها
- واردات و صادرات
- رقابت
- نرخ بهره
- اخبار
- اعضای تیم در یک پروژه
- و بیشتر
هنگامی که اطلاعات مفصلی را در مورد یک شرکت یا بازار می دانید ، به احتمال زیاد بیشتر در تجارت برنده باقی می مانند و ضررهای خود را کوتاه می کنید زیرا می دانید رویدادهای اساسی که می تواند بر قیمت تأثیر بگذارد.
تجزیه و تحلیل اساسی همچنین می تواند به شما در یافتن معاملات خوب کمک کند زیرا می توان سهام یا پروژه های رمزنگاری را که کم ارزش هستند وجود داشته باشد.
تنها راه برای فهمیدن کمبود آنها ، درک شرکت یا پروژه ، نسبت به دیگران در آن طاقچه است.
پایین آمدن تجزیه و تحلیل اساسی
سخت ترین بخش در مورد استفاده از تجزیه و تحلیل اساسی ، گرفتن زمان مناسب است.
به عنوان مثال ، اگر در حال تجارت سهام هستید ، یک شرکت می تواند ماه ها قبل از پایین آمدن قیمت سهام ، درآمد منفی داشته باشد.
یا یک شرکت می تواند محصولی شگفت انگیز داشته باشد که به خوبی بفروشد ، اما قیمت سهام بالا نمی رود.
این اتفاق می افتد زیرا 2 نیروی مختلف بازار در تجارت/سرمایه گذاری وجود دارد:
- بازار تجارت سهام
- عرضه/تقاضا برای خود محصول
محصولی که این شرکت می تواند به خوبی بفروشد ، اما اگر افرادی که سهام را معامله می کنند ارزش آن را در آن نمی بینند ، ارزش سهام بالا نمی رود.
از طرف تلنگر ، معامله گران می توانند احساس کنند که یک شرکت بهتر از آنچه واقعاً است و سهام را خریداری می کند و باعث افزایش قیمت آن می شود.
ما این مسئله را زیاد می بینیم که گروه ها به شدت سهام را ارتقا می بخشند و باعث می شوند قیمت سهام زیاد شود ، حتی اگر اصول اساسی شرکت افزایش قیمت را تضمین نمی کند.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم ، می توان تشخیص داد که کدام عوامل اساسی در واقع بر قیمت دارایی تأثیر می گذارد.
بنابراین ، تجزیه و تحلیل بنیادی در مقایسه با تجزیه و تحلیل فنی بسیار بیشتر از یک علم است.
همین مفاهیم برای هر بازار تجارت اعمال می شود.
کدام تحلیل بهتر ، فنی یا اساسی است؟
به طور کلی ، یک روش تجزیه و تحلیل بهتر از روش دیگر نیست.
شما باید بفهمید که کدام روش یا ترکیبی از روش ها برای شما بهتر است.
تجارت سایه های خاکستری است.
بسیاری از معامله گران جدید بر این باورند که تعداد معدودی از روشهای معاملاتی وجود دارد که برای هر کسی که از این روش پیروی می کند ، تضمین می شود.
در واقعیت ، هر معامله گر باید روش تجارت را پیدا کند که با شخصیت خود کار کند و بازاری که آنها تجارت می کنند.
برخی از معامله گران در پیروی از استراتژی های سختگیرانه تجارت فنی بهتر هستند.
برخی دیگر در استفاده از تجزیه و تحلیل اساسی بهتر هستند.
بسیاری از معامله گران از ترکیبی از هر دو روش تجزیه و تحلیل استفاده می کنند.
همه ما تمایل طبیعی به دیدن جهان به روش های مختلف داریم.
مثل این است که برخی از افراد در ورزش خوب هستند و برخی دیگر در موسیقی خوب هستند.
ما هرکدام می توانیم فرصت هایی را بر اساس استعدادهای طبیعی و سوابق آموزشی خود پیدا کنیم.
بنابراین اگر کسی به شما بگوید که یکی بهتر از دیگری است ، به یاد داشته باشید که آنها از تجربه شخصی خود صحبت می کنند.
دریابید که چه چیزی برای شما مفید است.
آیا می توانید از هر دو به طور همزمان استفاده کنید؟
اگرچه برخی از معامله گران وجود دارند که فقط از یک روش تجزیه و تحلیل یا روش دیگر استفاده می کنند ، بسیاری دیگر وجود دارند که از ترکیبی از هر دو روش استفاده می کنند.
به عنوان مثال ، هنگام تجزیه و تحلیل سهام ، می توانید بر اساس نمودار سهام ، از تجزیه و تحلیل فنی برای یافتن فرصت هایی برای خرید یا فروش استفاده کنید.
در عین حال ، می توانید عوامل اساسی مانند ترازنامه شرکت ، پیش بینی فروش و رقابت شرکت را بررسی کنید.
بسیاری از معامله گران از تجزیه و تحلیل اساسی برای شناسایی شرکت های خوب برای خرید استفاده می کنند ، سپس منتظر تجزیه و تحلیل فنی مطلوب برای تجارت هستند.
یا آنها ممکن است شرکت های ضعیفی را که بیش از حد ارزیابی شده اند شناسایی کنند و به دنبال کوتاه بودن سهام باشند.
برخی از بازارها برای آمیختن تجزیه و تحلیل فنی و اساسی بیشتر هستند ، در حالی که برخی دیگر با یک یا دیگری بهتر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
نکته آخر این است که شما باید دریابید که چه چیزی برای شما و بازاری که تجارت می کنید بهتر است.
این فقط از طریق انجام تحقیقات ، پشتوانه و یادگیری از معامله گران موفق قابل کشف است.
چه نوع تجزیه و تحلیل برای معامله گران روز مفیدتر است؟
به طور کلی ، تجزیه و تحلیل فنی برای معامله گران روز مفیدتر است.
دلیل این امر این است که عوامل اساسی تأثیر کمتری در حرکت قیمت کوتاه مدت دارند.
گفته می شود ، عوامل اساسی کمی وجود دارد که می تواند بر معامله گران روز تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال ، اعلامیه های خبری می توانند در یک دوره زمانی کوتاه ، بازارها را به طرز چشمگیری حرکت دهند.
بسیاری از معامله گران روز به دلیل نوسانات در این مواقع ، قبل از اعلامیه های اصلی اخبار ، از بازارها خارج می شوند.
اما برخی از آنها بلافاصله پس از اعلام ، براساس آنچه پیش از این اعلامیه انتظار می رفت ، تجارت می کنند.
افکار نهایی
بنابراین این تفاوت بین تجزیه و تحلیل اساسی و فنی است.
یک روش تجزیه و تحلیل لزوماً بهتر از روش دیگر نیست. این واقعاً به شخصیت شما و بازاری که تجارت می کنید بستگی دارد.
ابتدا روشی را پیدا کنید که بیشترین حس را برای شما ایجاد کند و با شخصیت تجاری شما مطابقت داشته باشد. ممکن است بخواهید از ترکیبی از هر دو استفاده کنید.
در مرحله بعد ، مشخص کنید که کدام بازارها می توانند با آن روش تجزیه و تحلیل سودآوری داشته باشند.
سرانجام ، همیشه نظریه های خود را آزمایش کنید تا ببینید که آیا آنها واقعاً به شما مزیت می دهند یا خیر.
